1) عوامل فردی
عوامل متعددی از جمله سن، جنس، توقعات والدین و یا اجتماع و محتویات مطالب مورد آزمون میتواند با اضطراب امتحان ارتباط داشته باشد و در همین راستا مطالعات زیادی جهت درک ریشههای این معضل صورت گرفته است. ارزیابی منفی فرد از خودش میتواند هسته مرکزی اضطراب امتحان باشد. به علاوه اضطراب امتحان ارتباط نزدیکی با فقدان اعتماد به نفس، ناتوانی برای حل مسئله و احساس خودکارآمدی دارد.
اضطراب امتحان تا حدود زیادی با افکار منفی و ارزیابیهای بدبینانه از امتحان رابطه دارد و ممکن است موجب تغییر در اسنادهای دانشآموزان و دانشجویان شود و نیز خودپنداره و رفتار منفی آنها را تغییر دهد. توبیاس (1985) اعتقاد داشت که اضطراب امتحان به دلیل عادتهای مطالعه نامناسب و ناکارآمد است. با وجود این، افراد دارای اضطراب امتحان بالا مشكلاتی در تمرکز گزارش میکنند و به طور واقعی در مراحل پایانی و نزدیک به امتحان مطالعه کمی دارند (واگ و پاپس دورف، 1996).
جویس و مردیت (2007) نشان دادند شخصیت نقش مهمی را در عملکرد عاطفی و هیجانی مؤثر و اثربخش به جای میگذارد. علی محمدی (1375) در مطالعه ای دریافت که بین اضطراب و برون گرایی ارتباط منفی وجود دارد. چامورو و فرنهام (2002) دریافتند که خصوصیات شخصیتی همچون روان رنجوری و برون گرایی به طور معناداری با سطوح اضطراب امتحان مرتبط است. رحیمی (1379) در مطالعه خود گزارش کرد که فقدان هوشیاری نسبت به خود، ناایمنی پارانویایی، و گرایش به گنهکاری در ایجاد اضطراب نقش معناداری دارد. بنابراین اضطراب امتحان یک ویژگی و خصیصه شخصیتی است که از ساختار شخصیتی و شناختی فرد نشأت میگیرد. درون گرایی با اضطراب رابطه مثبتی دارد (خسروی و بیگدلی، 1387).